دوستان خوبم سلام. میخواهم یک سوال چالشی از شما بپرسم: چرا با وجود اینکه سطح سواد و معلومات انسان ها از دیرباز تاکنون افزایش
یافته، اما کماکان مردم نسبت به قبل بیشتر با هم در نزاع و جنگ و بحث و جدال به سر می برند؟ چرا با وجود اینکه ازدواج ها کاملا مدرن […]
دوستان خوبم سلام. میخواهم یک سوال چالشی از شما بپرسم:
چرا با وجود اینکه سطح سواد و معلومات انسان ها از دیرباز تاکنون افزایش یافته، اما کماکان مردم نسبت به قبل بیشتر با هم در نزاع و جنگ و
بحث و جدال به سر می برند؟
چرا با وجود اینکه ازدواج ها کاملا مدرن و به انتخاب و اختیار خود افراد صورت میگیرد، با سرعتی بسیار بیشتر از گذشته به جدایی و طلاق می
انجامد؟
چرا آمار موفقیت کم شده و در عوض آمار شکست خوردن اینقدر افزایش یافته؟
سوالاتی از این قبیل بسیار زیاد است. و معمولا جواب دقیقی به آنها نمیتوان داد. اما پاسخش را بشنوید:
هیچ دانشی، هیچ ثروتی، هیچ تخصصی، هیچ رابطه ای، نمی تواند تضمین دهد که شما ۱۰۰% موفق خواهید شد. نه در زندگی شخصی، نه در
اجتماع، و نه در کار و نه در هیچ جای دیگر؛ اندازه اش مهم نیست. حتی کیفیتش اهمیت ندارد. هر چقدر به میزان ثروت، تخصص، دانش و روابط
مان بیافزایید باز متضمن پیروزی شما نیست. با حلقه ای کاملا مفقوده و بسیار مهم مواجهیم که بدون آن هیچ خصلتی کافی نیست. و آن حلقه
ی مفقوده هنر مذاکره است.
شما تنها خلق نشده اید. ۷ میلیارد انسان دیگر در این کره ی خاکی به سر می برند. کار شما گره میخورد اگر نتوانید با آنها کنار بیایید. کنار آمدن
با مردم نه تنها از روی ضعف نیست، بلکه نشانه ی قدرت است. بزرگترین و تاثیرگذارترین انسانهای تاریخ اعم از خوب و بد، بهترین مذاکره کننده
ها بودند. آنها نیک میدانستند که امور از طریق مردم و دیگران انجام میشود. و هیچ کس را به زور نمی توان به کاری واداشت. پس مجبورید (مخیر
نیستید مجبورید) استاد مذاکره شوید تا زندگی تان به درستی بچرخد. این زبان است که میتواند شما را به بهشت یا جهنم راهی کند. چه بهتر
که بتوانید در این مهم، مهارتهای شایسته و بایسته را آموخته خود را مهیای پیروزی در هر عرصه ای کنید. در تاریخ شاهد هیچ مذاکره ی اثر
بخشی نبوده ایم که منجر به ظفرمندی و بهروزی طرفین نشده باشد. (البته بدعهدی و خلاف جریان مذاکره پیش رفتن، از مقوله ی این بحث
خارج است. فرض بر این است که طرفین صادق و درستکارند.)
اگر نویسنده هستید باید ناشری پیدا کرده باشید و او را متقاعد کرده باشید که کتاب تان خوب است و فروش بالایی دارد، تا او قبول کند (به
اختیار)، و کتاب تان را چاپ کند. اگر ایده ای دارید که نیاز به سرمایه گذار دارد باید بتوانید با مذاکره موثر او را مجاب و قانع کنید. اگر زیر دستانی
دارید باید بتوانید راه نفوذ در ایشان را یافته متقاعدشان کنید که اوامرتان را با شوقی فراوان انجام دهند. در مقام یک خواستار باید بتوانید به
درستی مذاکره کرده، خانواده عروس رو متقاعد و شیفته خود نمایید. اینکه شما نویسنده ای قهار، خواستگاری ثروتمند، تولید کننده ای قدرتمند،
پزشکی حاذق و انسانی شریف و…. باشید کافی نیست… باید بتوانید با هنر مذاکره جماعتی را متقاعد و مجاب کنید که از کتاب تان را خرید
کنند، قراردادتان را امضاء کنند، بیمار شما بشوند، به حرف های تان گوش دهند و خلاصه اینکه بدون مهارت در مذاکره کار شما پیش نخواهد رفت
و گره خواهد خورد.
متاسفانه متخصص بودن، بدون مذاکره کننده بودن، کاربرد خودشو از دست میده. و بسیار کمرنگش میکنه. مذاکره کننده حرفه ای بودن را با هر
توانایی دیگری بیامیزید، معجونی خارق العاده تحویل تون میده که میتونه براتون دست آوردهایی عالی به بار بیاره….
کتابی که بهتون معرفی میکنم میتونه مهمترین اصولی که شما رو تبدیل به یک مذاکره کننده قوی میکنه، نشون بده… از طرفی کاملا کاربردی
ست و با نگرش بازار ایران نگاشته شده…..
- نویسنده : سید مازیار میر
- منبع خبر : اقتصاددان