روزنامه نگاری تحقیقی در عصر دیجیتال
درز اطلاعات موسوم به اسناد پاناما بزرگترین افشای غیررسمی تاریخ است. بیش از صد سازمان خبری به رهبری Süddeutsche Zeitung با همکاری کنسرسیوم بینالمللی روزنامهنگاران تحقیقی (ICIJ) در این اتفاق دخیل بودند و با همکاری هم، بیش از یازده میلیون سند و در مجموع ۲.۶ ترابایت اطلاعات را تحلیل کردند و در یک نسخه هماهنگ و بیسابقه از نظر اندازه منتشر کردند.
امروزه درز پیداکردن اطلاعات و اسناد از هر زمان دیگری آسانتر است بهخصوص در سازمانهای پیچیدهای مانند سازمان امنیت آمریکا، وزارت امور خارجه یا شرکتهای بینالمللی حقوقی که به منابع اطلاعاتی بالقوه بسیاری دسترسی دارند و نیز با وجود پیمانکاران، کارآموزان و کارمندانی که در این مکانها مشغول به کار هستند و بر این باورند که باید اطلاعات را برای عموم افشا کرد.
افشای این اسناد هنوز (هنگام انتشار این مطلب) در مراحل اولیه خود است و تنها چیزی در حدود یکصد و پنجاه سند از یازده میلیون سند تاکنون منتشر شده و مابقی نیز بهزودی منتشر میشوند. شکست حاصل از این افشاگری بسیار بزرگ خواهد بود و احتمالا تاثیرگذارتر از افشای ویکیلیکس و اسنودن است. چند لحظه پس از درز این اسناد، نخستوزیر سابق ایسلند در خصوص وابستگیاش به یک شرکت فرامنطقهای درگیر فرار مالیاتی مورد پرسش قرار گرفت که وی بدون پاسخ به این سوال، جلسه مصاحبه را ترک کرد.
روزنامهنگاری اطلاعاتمحور، همانطور که مشخص شده، بهسرعت در حال تبدیلشدن به مهمترین پادزهر فعالیتهای غیرقانونی دولتها و شرکتها است. اما فراتر از این فعالیتها قدرتی است که در پس امکان افشای اسناد و اطلاعات حتی بدون افشای آن احساس میشود
مقیاس جغرافیایی این رویداد بسیار چشمگیر است. در اینجا برای به دست آوردن دورنمایی از وسعت و حجم اتفاق نگاهی اجمالی به آن میاندازیم:
حجم دادههای خام بهخودیخود در مقایسه با حجم اسنادی که در طی افشای ویکیلیکس منتشر شد چشمگیر است و چیزی که دوباره باید بر آن تأکید کرد این است که ۲.۶ ترابایت اطلاعات حجم کمی نیست که بشود در یک USB درایو معمولی ذخیره کرد بلکه این کار به یک هارد درایو بزرگ نیاز دارد. در ضمن دستورالعملهای بسیاری در زمینه امنیت شبکههای اطلاعات وجود دارد تا از خروج اینگونه اطلاعات از سازمانها جلوگیری کند.
مشخص نیست افشای اسناد در قالب شفافسازی اجباری تا چه حد افراد و سیستمها را از بهکارگیری شرکتهای بهظاهر قانونی دلسرد کرده است اما به هر حال، درز اسناد مربوط به «روابط وزارت امور خارجه آمریکا» یا «اسناد پاناما» بهطور قطع در مقیاس فزایندهای ادامه خواهند یافت، خواه مورد پسند رهبران جهان و دستگاههایشان باشد، خواه نه.
ماهیت اسناد و اطلاعات دیجیتال و ضرورت آزادسازی آنها به پاکسازی یا گندزدایی تعبیر میشود. منظور پاکسازی از سرپوشهایی است که رژیمهای استبدادی را غنی و زمینه فساد آنها را محیا میکند. با این اوصاف، حتی قدرتمندترین دولتها نیز تقریبا قادر به متوقفکردن جریان پاکسازی نیستند.
روزنامهنگاری اطلاعاتمحور، همانطور که مشخص شده، بهسرعت در حال تبدیلشدن به مهمترین پادزهر فعالیتهای غیرقانونی دولتها و شرکتها است. اما فراتر از این فعالیتها قدرتی است که در پس امکان افشای اسناد و اطلاعات حتی بدون افشای آن احساس میشود. زیرا این امکان وجود دارد که اطلاعات بهراحتی کپی شوند، بهطور ناشناس به اشتراک گذاشته شوند و فراتر از مرزها منتشر شوند. اینگونه است که حتی احتمال درز اطلاعات و اسناد، عامل بازدارندهای در برابر رفتارهایی است که پیش از این محرمانه به شمار می آمدند.
این اتفاق گام بزرگی برای کنسرسیوم بینالمللی روزنامه نگاران تحقیقی ( ICIJ) است تا خود را بهعنوان جایگزینی با معیارهای حرفهای روزنامهنگاری در برابر ویکیلیکس و همچنین شخصیت جنجالی مانند جولیان آسانژ مطرح کند و جایگاهش را در این باب تحکیم بخشد. این رویداد بهکوشش افرادی شکل گرفت که در کارنامه خود پروندههای افشاگری دیگری مانند افشای فراملی، افشای لاکس و افشای سوییس را نیز دارند.
علاوه بر این و بهعنوان موضوعی که خود ارزش یک مطلب جداگانه را دارد، نزدیک به هشت ساعت پس از افشای اسناد، سیانان، نیویورک تایمز، وال استریت ژورنال، واشنگتن پست، سیبیسی و فاکس نیوز برخلاف دیگر رسانهها، هیچ اشارهای به افشاگری نکردند و نهایتا هنگامی که مطلبی در این باره منتشر کردند، نیویورک تایمز ارتباط و همکاری با کنسرسیوم بینالمللی روزنامهنگاران تحقیقی ( ICIJ) یا هر سازمان خبری دیگر و یا حتی خود اسناد را رد کرد.